طولانی‌تر نه لزوما! اما کامل‌تر و جامع‌تر صد البته! به عبارت دیگر، نباید از گوگل تصور کیلویی داشته باشید! اتفاقا اگر طول مطلب بیخود، زیاد باشد بدون اینکه ارزش افزوده‌ای محتوایی و اطلاعاتی، بر خواننده بیفزاید، صفحه شما دچار تنزل رتبه خواهد شد. زیرا :

• گوگل محتوای صفحه شما را سنگین می‌بیند که همراه با تاخیر، برای کاربر لود می‌شود.
• گوگل می‌فهمد که کاربر محتوا را نخواند و نیمه‌کاره رها کرد.

آنچه گوگل، واقعا به آن بها می‌دهد نوشتن محتوایی جامع و کامل است. محتوای جامع، محتوایی است که واقعا هر آنچه مخاطب در باب یک موضوع نیاز دارد را به خوبی پوشش داده و تمامی سوالات و کنجکاوی‌های احتمالی کاربران، در باب آن را، پاسخ داده است. البته چنین محتوایی، طبعا قدری طولانی خواهد شد. اما رتبه گرفتنش مربوط به طول مطلبش نیست. بلکه مربوط به جامعیت مطلب است. 

حتی‌الامکان باید تلاش شود که محتوا تکرار نداشته باشد. اما در بعضی موارد به ناچار چنین چیزی پیش می‌آید. مثلا :

• وقتی شما محتوای صفحه لندینگی را برای پوشش کلمه کلیدی «فیزیوتراپی دست شیراز» پوشش می‌دهید، باید علاوه بر پوشش محتوایی «فیزیوتراپی دست»، محتوایی هم درباره «شیراز» در صفحه مذکور تولید کنید. حال اگر خواستید صفحه  دیگری برای کلمه کلیدی «فیزیوتراپی زانو در شیراز» را پوشش بدهید، ناخودآگاه بخش محتوی مربوط به شیراز، تکرار خواهد شد.
• وقتی شما درباره یک مدل «لباسشویی ال جی 2j3» تولید محتوا می کنید، ممکن است مشابهت محتوایی با صفحه دیگر شما یعنی «لباسشویی ال جی 7 کیلویی» داشته باشد.

یکی از روش‌های فرار از کپی، بدیع‌نویسی است. یعنی نویسنده مطالب سایت این هنر را داشته باشد که مطلب واحد را، بارها و بارها، با گویش های مختلف و سبک نوشتاری متفاوت، بدون افتادن به تکرار، بازنویسی کند. اما به صورت کلی آنچه برای گوگل مهم است تکراری نبودن بدنه اصلی و ساختار کلی محتوای متنی است وگرنه بخشی اندک از محتوا که به خاطر نوع طراحی سایت و صفحات داخلی در صفخات تکرار می‌شود و یا پاراگراف خاصی که عینا در تمام صفحات تکرار می‌شود مادامیکه جز‌‌ء کوچکی از محتوای کلی محسوب شود، اشکالی ایجاد نمی‌کند.

قابل انکار نیست که تولید محتوای درون‌تشکیلاتی، بسیار با کیفیت‌تر و ممتازتر از تولید محتوایی است که برون‌سپاری می‌کنید، تا کسانی دیگر، جایی دیگر، بی‌اطلاع از جزئیات کار شما انجام دهند. در مزایای تولید محتوای درون تشکیلاتی و کیفیت برتر آن، این بس که :

• محتوا کاملا مطابق با معیارهای کسب و کار شما تولید خواهد شد، بایدها و نبایدهای بیزینس شما لحاظ می‌شود و چیزی مغایر سیاست‌های کاری و روال‌های مجرب کار شما در سایت درج نخواهد گردید.
• کسی که سال‌هاست در کسب و کار شما با مشتریان واقعی شما مواجه است، می‌داند روی چه ویژگی‌هایی از کالا یا خدمات بیشتر مانور دهد که بیشتر برای طیف مشتریان شما جذاب باشد، معمول پرسش‌هایی که برای مخاطبین پیش می‌آید چیست و معمولا مخاطبین درباره مزایای کالا یا خدمات شما در مقایسه با کدام رقبا سوال می‌پرسند.

بسیاری انواع تولید محتوا هست که اصلا قابل تصور نیست بیرون از تشکیلات شما، قابلیت تولید داشته باشد. نمونه‌های زیر را توجه فرمایید :

• عکسبرداری از محصولات تازه رسیده شما و درج اطلاعات در سایت
• عکسبرداری و مستندسازی اطلاعات و گزارشات پیشرفت پروژه‌های در دست ساخت شما
• عکسبرداری از پرسنل تازه استخدام شده
• پوشش خبری رویدادها، همایش ها، کنفرانس ها، توفیقات
• مصاحبه با مشتریان و انتشار نظرات مثبت مشتریان روی وب سایت
• تولید محتوای بررسی‌های موردی که فلان مشتری آمد، فلان مشکلات را داشت، فلان تدبیر را برای او اندیشیدیم، منجر به فلان موفقیت شد

هرگونه برون‌سپاری تولید محتوا، لاجرم باید با نوعی پایین آوردن توقعات شما، نسبت به محتوایی که خودتان تولید می‌کردید باشد. نمونه‌های زیر را دقت فرمایید. ممکن است تولیدکننده محتوا که بیرون از تشکیلات شماست، در تولید محتوایش برای شما :

• کلمات تخصصی را درست به کار نبرد. معادل‌گزینی صحیحی برای واژگان تخصصی کار شما انجام ندهد. فناوری خاصی را کج فهمیده باشد و اشتباه توضیح داده باشد!
• انتخاب عکس درستی نکرده باشد. عکس محصول مشابهی که دست بر قضا، دقیقا متعلق به بدترین رقیب شماست را، در سرچ خود پیدا کرده باشد و نادانسته به جای عکس محصول شما، که شما خودتان تصویری برای آن بدست نداده‌اید، کار کرده باشد!
• ادعایی که در متن کرده و شعارهای تبلیغاتی که درج کرده، برگرفته از سایت‌های هم عرصه کاری شماست، اما دقیقا با موازین و سیاست‌های کاری شما سازگار نیست!

البته چون خوشبختانه این روزها، همه سایت‌ها داینامیک است، جای نگرانی نیست. زیرا تولیدکننده محتوا می‌تواند لینک محتوای تولید شده را برای شما بفرستد، تا شما اندک زمانی پس از انتشار و قبل از اینکه مطلب توسط گوگل کش و رتبه‌بندی شود و در منظر دید عموم مردم قرار گیرد، بتوانید آن را دقیق مطالعه کرده و هرگونه اشکالی دیدید را اصلاح نمایید.

مادامیکه می‌توان تولید محتوا را درون‌تشکیلاتی انجام داد، نباید برون‌سپازی کرد. اما گاهی شرایطی هست که نمی‌توان تولید محتوا را، درون تشکیلاتی انجام داد و لاجرم باید با پذیرش اندکی افت کیفیت، آن را برون‌سپاری کرد. شرایطی نظیر اینکه :

• شما وقت لازم برای انجام این کار را ندارید : خودتان قلم خوبی دارید و نسبت به کسب و کار خود را بسیار آگاه هستید، اما مشغله بالای کاری، فرصت آزادی برای وقت گذاشتن روی تولید محتوای وب سایت به شما نمی‌دهد. 
• شما قلم و طبع نویسندگی لازم را ندارید : گاهی شما یا همکارا‌تان، بسیار درباره کسب و کار خود مطلع هستید، اما هیچکدام، قلمی روان و طبعی خداداد در نویسندگی ندارید و تولید محتوای نوشتاری برای شما سخت است.
• گاهی وقت و قلم دارید، اما نویسندگی برای سایت و غنی‌سازی برای سئو را نمی‌دانید : لذا ترجیح می‌دهید کار تولید محتوا و انتشار روی سایت را به کسی بسپارید که وبمستری و بهینه‌سازی متن و تصویر برای گوگل و غنی‌سازی کلیدواژه‌ای را بهتر بداند.

امروزه در هر عرصه من جمله تولید محتوا، شرکتهای مدعی فراوان هستند که تنها تعداد انگشت‌شماری از ایشان، واقعاً در کار خود خبره هستند. اما از کجا میتوان سره را از نا سره تشخیص داد و بین یک شرکت باسواد و موفق با یک شرکت مدعی تولید محتوا تمایز قایل شد :

• ببینید چه گلی به سر کسب و کار خودش زده است : یکی معیارهای خوب شناسایی یک شرکت تولیدکننده خوب محتوا این است که در وب سایت خودش به چه ترتیب و با چه ظرافتی و به چه کیفیتی خدمات تولید محتوای خود را معرفی کرده است. آیا شما به عنوان یک خریدار خدمات تولید محتوا، از محتوای او در معرفی سرویس خودش، متقاعد به خرید میشوید؟ آیا او کسب و کار خودش را که تمام زیر و زبرش را میداند، درست معرفی کرده است که بخواهد کسب و کار شما را درست معرفی کند؟ آیا در سایت خودش قواعد نگارشی و اصول درست‌نویسی و روان‌نویسی را لحاظ کرده است؟ آیا لحن صدای برند خوبی را برای سبک نوشتاری با مخاطبانش برگزیده است؟
• ببینید آیا توانسته سایت خود را در کلیدواژه‌های حوزه تولید محتوا، صدرنشین نتایج گوگل کند : اگر سایت ندارد و یا در سایت خود نتوانسته چنان تولید محتوای با کیفیتی انجام دهد که سایتش، در کلمات کلیدی عرصه تولید محتوا، صدرنشین نتایج گوگل شود، چطور می خواهد این کار را برای کسب و کار شما انجام دهد؟
• ببینید آیا مشتریان قبلی او که پروژه های تولید محتوای خود را به او سپرده‌اند از او راضی‌اند : معمولا شرکت های تولیدکننده محتوا هم باید نمونه کارهای خود برای سایر مشتریان را به شما مشتری تازه وارد معرفی کنند و لینک آن سایت ها را برای شما بفرستند. این به شما فرصتی بی نظیر می دهد تا با ویزیت آن سایت ها و رفتن به صفحه تماس با ما و تماس با چندین مدیر کسب و کار، درباره کیفیت کار این شرکت تولید محتوا استفسار کنید و ببینید آیا از خروجی کار او راضی‌اند و محتوای تولیدی او، توانسته رونقی به سایت ایشان بدهد؟

محتوای همیشه سبز (Ever Green Content) محتوایی است که به مرور زمان کهنه و قدیمی و بی استفاده نمیشود و میتواند تا مدت مدیدی پاسخی مناسب در موضوع خود برای جستجو گران باشد. چنین محتوای کامل و جامعی را برج محتوا (Content Tower)‌هم میگویند. یعنی آنچنانکه در یک شهر، یک برج بلند، نسبت به خانه های کوچکتر، از همه جای شهر قابل رویت و شاخص است، بعضی محتواها هم نسبت به دیگر محتواها، چنین هستند و بیش از چند سر و گردن بهتر و بالاتر و شاخص‌ترند. 

برای رسیدن به یک محتوای همیشه سبز یا برج محتوایی اصولا باید برای تولید محتوا، اهمیتی بسزا قایل شد. این فرهنگ را به وجود آورد که واقعاً وقت خواننده ارزشمند است و باید برای او محتوایی کیفی و جامع و مانع تدارک دید و صد البته همچنانکه همه درخت ها همیشه سبز نیستند و همه ساختمان ها هم برج شاخص نیستند تولید چنین محتوایی کاری پر زحمت و پرهزینه است. تولید کننده محتوا برای رسیدن به یک محتوای همیشه سبز بایست : 

1. ابتدا تحقیقات کلیدواژه‌ای جامعی انجام دهد تا مطمئن شود همه سرچ‌های متداول مردم درباره موضوع را گردآوری کرده است. از خلال همین کلیدواژه‌ها، ایده‌های فراوان محمل محتوایی به ذهن استراتژیست محتوا می‌رسد.
2. سپس با بررسی مطالبی که در زبان فارسی و انگلیسی دیگر نویسندگان درباره موضوع یاد شده نوشته‌اند، ایده‌های محتوایی را یادداشت برداری کند تا مطمئن شود خواهد توانست پوشش جامعی روی موضوع بدهد. 
3. همچنین با بررسی فروم‌ها و تالارها و سایت‌های پرسش و پاسخ، سوالات متداولی که مردم در موضوع یاد شده می پرسند را استخراج کند و سعی کند از کامنت‌های کاربران روی صفحات محصول یا خدمات سایت های هم موضوع ایده محتوایی بگیرد.
4. سپس مطالعات خود را درباره مطلب یاد شده کامل می‌کند مقالات متعدد می‌خواند لینک‌های مطالب زیادی را از منابع بین‌المللی گردآوری می‌نماید.
5. در نهایت شروع به تولید پیش‌نویس محتوا می‌کند و محتوای متنی بسیار جامعی را تدوین می‌کند.
6. سپس به ساختار دهی مطلب می‌کند و نظمی منطقی به ترتیب ارائه محتوا در مطلب یاد شده می‌دهد، بخش مقدمه را ابتدای کار می آورد، سپس به شرح چیستی می پردازد، سپس اهمیت چرایی را گوشزد میکند و بعد از ارائه راه حل، در نهایت نتیجه گیری درستی انجام می‌دهد. 
7. محتوا را با عکس‌ها و آیکون‌ها و ویدیوهای مرتبط تکمیل می‌کند و اگر جایی لازم است آماری بدست می دهد و لینک‌هایی را در مستند سازی مطالب به سایت های مرجع از جاهای درستی از مطلب خارج می‌کند.
8. مطمئن می‌شود همه فقره‌های اطلاعاتی حول و حوش موضوع یاد شده را پوشش داده است و در عین حال مطمئن می‌شود در مطالبش تکرار و قلم فرسایی نباشد و رعایت مختصر و مفید نوشتن، شده باشد. 
9. محتوا را با انواع گویش‌های کلیدواژه‌ای پیرامون مطلب غنی سازی و بهینه سازی می کند.
10. آن را با رعایت قواعد سئو، منتشر می‌نماید و کلیدواژه یاد شده در تمام دیگر صفحات سایت را به صفحه یاد شده لینک می‌دهد. 

اینکه محتوا در چه تاریخی منتشر شده و چه میزان زمان از روی آن گذشته و تاثیر منفی قدیمی شدن یک موضوع بر سئوی آن، بستگی به موضوع محتوا دارد:

• مثلا محتوای خبری نظیر آنچه گوگل قرار است در پاسخ سرچ کلیدواژه «اخبار جنگ اوکراین» بیاورد، طبیعی است که هرچقدر تازه تر بهتر. کاربر هم انتظار دارد مطلبی اخیر را بخواند و نه مطالب قدیمی را.
• اما مثلا در سطح کلیدواژه «طراحی سایت ریسپانسیو» مطلب توضیح علمی و فنی ریسپانسیو بودن یک وب سایت است و این موضوع آنچنان وابسته به زمان نیست که مثلا یکسال دیگر به کل تعاریف ریسپانسیو عوض شده باشد. لذا در چنین موضوعاتی قدمت محتوا مشکلی محسوب نمی‌شود.

اما اگر منظور سوال این است که تصور شده هرچقدر محتوا قدیمی‌تر و باسابقه‌تر از دید گوگل بهتر، خیر! چنین چیزی نیست و اول بودن محتوا در عرصه کاری خود یا قدیمی بودن، حسنی محسوب نمی‌شود زیرا ای بسا محتوایی جدیدالظهور، به مراتب کاملتر و بهتر مطلب را پوشش داده باشد. لذا آن محتوا منطقا باید در گوگل رتبه بگیرد. 

محتوای هدفمند محتوایی است که برای پوشش کلمه کلیدی خاص و برای شکار سرچ کنندگان آن کلمه در گوگل، کار می شود. چنین محتوایی به صورت مشخص سئو را هدف گرفته و در کلیدواژه‌های هدف رتبه بالا و موثر خواهد گرفت. 

در برابر آن تولید محتوای غیرهدفمند قرار دارد. تولید محتوایی منظم اما کلی که گرچه با موضوع سایت همخوانی دارد و شاید برای خواننده جذاب باشد، اما کلی است و کلید واژه مشخصی را هدف نگرفته است. مانند وقتی یک شرکت طراح وب، ترجمه مقالات روز دنیا در صنعت طراحی وب را در بخش مقالات سایت خود منتشر می‌کند. این کار در جذابیت سایت برای خواننده و یا بالا بردن ترافیک سایت تاثیری اندک دارد اما چون محتوا متمرکز بر هدف خاص نیست تاثیر بسزایی در جذب بازدید موثر نخواهد داشت.

ما صفحه استخدام شرکت داده‌ورزان را طوری سئو کرده‌ایم که در جستجوهای افراد مرتبط با حوزه کاری ما که جویای استخدام هستند پیدا شود و همچنین صفحه‌ای مختص جایگاه شغلی تولیدکننده محتوا، داریم که در سرچ‌های مرتبط با متخصصین کپی رایتر و تولید کننده محتوا برای استخدام شدن را جذب میکند و در انتهای این دو صفحه، یک فرم «درخواست بررسی رزومه» تعبیه کرده‌ایم که هر روز پذیرای رزومه یک یا دو کارشناس مدعی تولید محتواست. 

رزومه ایشان را بررسی میکنیم و از ایشان می خواهیم که نمونه آثار قلمی خود را معرفی کنند. اگر در قلم ایشان نبوغ یا استعداد نویسندگی دیدیم رزومه ایشان را در سی آر ام خود جزو رزومه های خوب طبقه بندی می‌کنیم تا هرگاه توسط مشتری خود، مورد این سوال واقع شدیم که آیا داده‌ورزان در استخدام کارشناس تولید محتوا می‌تواند کمکی به ما بکند؟ پاسخ دهیم بله و رزومه‌های یاد شده را برای او ارسال کنیم تا با هر کدام که خواست مراوده کند و انتخاب نماید. 

اما سابقه دو سال انجام این کار و فرستادن این رزومه، نشان داد عملا مشتریان صاحب سایت ما نمی توانند فرد مناسبی را که همزمان در تقاطع دانش کاری ایشان و هنر و استعداد نویسندگی باشد بیابند! این شد که عزم خود را جزم به حل اساسی این مشکل کردیم تا بتوانیم مانند سرویس طراحی سایت خود، با افتخار به مشتری بگوییم بدون نگرانی کار تولید محتوای تخصصی خود را به ما برون سپاری کن و لازم نیست نیروی درون تشکیلاتی استخدام کنی. اما اگر شما همچنان بر دریافت رزومه های مذکور اصرار دارید، با ما تماس بگیرید و بخواهید شما را به مهندس مهدی ربیعی ارجاع دهند و سپس از ایشان بخواهید رزومه های طبقه بندی شده از تولیدکنندگان خوب محتوا را برای شما ارسال کند. 

باور کنید اگر شرکت تولید محتوایی می‌یافتیم که مساله را، درست و اساسی حل کرده بود، خود را به زحمت نمی‌انداختیم که واحد تولید محتوا، در وردینوراه‌اندازی کنیم و مثل بسیاری امور دیگر، مشتری را به سمت شرکت یا تیم مذکور راهنمایی می‌کردیم تا کار تولید محتوای خود را به ایشان برون‌سپاری کنند. 

اما علیرغم وجود تعداد نسبتا زیادی تیم و شرکت و پلتفرم فعال در عرصه تولید محتوا، کسی را نیافتیم که مساله را چنان که باید درک کرده باشد و موفق به حل مشکل شده باشد. اما مشکل چیست که به عقیده ما حل کردن آن سخت است؟ پاسخ «تولید محتوای تخصصی در عرصه موضوعی کار سایت و مشتری» است!

سوالی که باید از همه مدعیان تولید محتوا پرسید و روی جواب ایشان قدری بیشتر تامل کرد این است : «شما، چطور در صدها عرصه تخصصی که مشتریانتان، یعنی صاحبان سایت های مختلف، به شما مراجعه می‌کنند، تولید محتوای تخصصی می‌کنید؟ چطور ممکن است تیم شما بتواند برای یک سایت مقاله تخصصی ارتودنسی دندان کودک تولید کند و برای سایت دیگری مطلب تخصصی معرفی آجرهای نسوز کوره‌های فولاد؟! آیا واقعا شما چند هزار نفر، انسان قلم بدست و نویسنده و ژورنالیست، که هر یک در یک موضوع و فیلد مشخص متخصص است دارید که تولید محتوای آن عرصه را فقط به او می‌سپارید؟! مسلم است که چند هزار نیرو ندارید! پس در عمل چه می‌کنید؟»

پاسخ ایشان چه می تواند باشد؟ عملا اتفاقی که پشت صحنه رخ می‌دهد این است که نفراتی معدود، که لزوما در هیچ رشته ای متخصص نیستند، رندانه نشسته اند و کلیدواژه ای که شما می دهید را در وب فارسی سرچ می کنند محتوای سایت های رقیب را گردآوری کرده، آنها را در یک فایل مایکروسافت ورد واحد کپی پیست می کنند سپس به خیال خود با مخلوط کردن پاراگراف ها و ایجاد تغییراتی در کلمات و به کارگیری مترادف ها و ویرایشی رد فعل و فاعل و ضمیر و مضمر، متن را به تعبیر خود بازنویسی کرده، به عنوان محتوا در سایت شما منتشر می‌کنند! و به خیال خام خود، توانسته اند الگوریتم تشخیص کپی گوگل را دور بزنند و بدون هموار کردن زحمت تولید محتوای کیفی، رتبه بالا در گوگل را، با موج سواری و بهره کشی از دسترنج تولید محتوای اصیل سایت های رقیب و دزدی محتوا، به شمای مشتری ساحب سایت، خدمتی کرده باشند!!

ما این روش ایشان را، جسارتا عین حماقت می‌دانیم و خیال توانایی فریب دادن الگوریتم گوگل را تصوری خام و کودکانه می‌بینیم که از وصلت نامبارک خودبزرگ‌پنداری و عدم شناخت صحیح از عظمت گوگل زاده شده است! واقعا اوج خودبرترپنداری است که کسی فکر کند می تواند گوگل را، به عنوان معتبرترین شرکت دنیا و پر درآمدترین برند تاریخ بشریت، که بهترین مغزهای مهندسی و دانشمندان را در اختیار دارد و مجهز به قوی ترین قدرت پردازشی در سیاره است و بالاترین توان محاسباتی و پیچیده ترین الگوریتم های هوش مصنوعی را در اختیار دارد، با چند ویرایش در متن، شکست دهد و گول بزند! آنهم جایی که تمام اعتبار گوگل و درآمدزایی او و اصل وجودی او، وابسته به تشخیص درست آن است! «تشخیص محتوای اصیل از کپی»!!

گوگل تا سالها پیش، هنوز چاره ای برای تشخیص محتوای اصیل از کپی تدارک ندیده بود. این باعث شد عده ای موج سوار و دزد محتوا، شروع به سوء استفاده کردن از ضعف گوگل کنند و بدون آنکه زحمت کار پر مشقت تولید محتوای اصیل را بر خود هموار کنند، به همین روش کپی کاری و مخلوط سازی و مترادف گزینی، محتوای خود را به جای محتوای دست اول به گوگل قالب کنند! گوگل به ایشان رتبه می داد و کار به جایی رسید که صدای گلایه تولید کنندگان اصیل محتوا در آمد و گوگل را در معرض مساله ای هویتی قرار داد که آیا واقعا گوگل کپی کاران را بر صدر زحمت کشان رتبه می دهد؟! گوگل الگوریتم پنگوئن را آپدیت داد و به قوی ترین شکل ممکن یکبار برای همیشه قائله را خاتمه داد و دست کپی کاران و بهره کشان را از نتایج خود کوتاه کرد!

الگوریتم پنگوئن با دقتی بی نظیر، حتی در زبان فارسی، که روز به روز هم بهبود و ارتقاء پیدا می کند، به سادگی می فهمد که این محتوا، اصیل است و بار اول است که در وب رویت می شود و یا اینکه قبلا، عبارات آن در سایت های دیگر مشاهده شده است. محتوای اصیل را رتبه می دهد و محتوای کپی را تشخیص داده و مجازات می کند و به سایت هایی که مورد تعرض کپی قرار گرفته اند امتیاز مثبت می دهد. به عبارت دیگر، این ساده اندیشان ایرانی، فی الواقع با انتشار محتوای کپی کاری شده روی سایت شما، دارند به سئوی رقبای شما کمک می‌کنند! حال اینکه در ایران هنوز عزیزان دست بردار نیستند و مدعی هستند چنان تغییرات در متون را حرفه ای انجام می دهند که گوگل نمی فهمد! 

بله. مشکل اصلی تولید محتوا اینجاست : «چگونه می‌توان تولید محتوای تخصصی در عرصه کاری مشتری کرد؟!» ما راه حلی برای این مشکل اندیشیده‌ایم : «ترجمه» بله. ترجمه. ما در وردینو می‌دانیم دنیای غرب در همه زمینه‌ها به مراتب از ما جلوتر است. لذا اگر بتوانیم در هر کلیدواژه، مطلبی از یک وب سایت بین‌المللی به زبان انگلیسی بیابیم که از سایت یک تشکیلات معظم جهانی با کاری شبیه به مشتری ما باشد، ترجمه آن محتوا قطعا محتوایی تخصصی خواهد بود. این کار گرچه زحمت و هزینه دارد اما منجر به تولید محتوایی کاملا کیفی و دست اول خواهد شد که به مراتب کیفی تر از محتوای کپی دیگر مدعیان تولید محتواست.

تولید محتوای مستمر، یعنی تولید محتوای پیوسته، همیشگی، ادامه دار، غیر منقطع. اصولا سایت موجودیتی زنده است که نیازمند رسیدگی است و رسانه ای است که به شرطی که دائما در آن فعال بمانید موفق به پر رونق کردن کسب و کار خود خواهید شد. خصوصا وقتی هدف شما از تولید محتوا سئو باشد، باید بدانید این با یک یا چند آپدیت میسر نمی شود و باید تولید محتوا به صورت مستمر ادامه پیدا کند. 

اگر سایت شما مدت مدیدی از آپدیت بیفتد، بودجه کش سایت شما توسط گوگل پایین می‌آید و اکر پس از مدتی آپدیت را از سر گرفتید، طول می کشد تا گوگل دوباره سایت شما را باور کند و بودجه کش شما را افزایش دهد. 

خیر. ما ممکن است در فرایند تولید محتوا از عکس های اینترنتی و یا تصاویر از مخازن عکس بین‌المللی که مشترک دلاری هستیم در سایت شما استفاده کنیم یا ویدیوهایی را از اینترنت پیدا کنیم، اما عکسبرداری و فیلمبرداری از شما و مکان شما مقوله ای مجزاست که باید با استودیوهای عکاسی پیشنهادی داده‌ورزان انجام دهید.

خیر. ما هنوز وارد این حوزه نشده‌ایم. اما تقاضای این مورد زیاد از جانب مشتریان به ما می‌رسد. لذا ممکن است به زودی در این حوزه هم ورود کنیم. چون در این زمینه زیاد مورد مشورت مشتریان خود قرار می گیریم وقت گذاشته ایم و پارتنرهای مدعی این معنا را شناسایی کرده ایم تا به مشتری پرسشگر معرفی کنیم.

خلاقیت در تولید محتوا، یعنی اینکه ایده‌هایی به ذهن شما برسد که به ذهن رقبای شما نرسیده است و منجر به تولید محتوایی با کیفیت تر، زیباتر، جذاب تر و موثرتر شود. مثلا وقتی یک بیمارستان، دفترچه ای را در لابی ورودی خود تعبیه کرده است و به واحد ترخیص خود، آموزش داده که از بیمار بهبود یافته، قبل از ترک بیمارستان بخواهد که نظر خود را آنجا قید کند و سپس این نظر به همراه عکس بیمار روی وب سایت منتشر شود، چنین چیزی را یک ایده محتوایی می نامیم. هم انتشار نظرات مثبت روی سایت بیمارستان موثر است و هم برای تولید مستمر این محتوا چاره اندیشی شده است.

نمونه دیگری از خلاقیت محتوایی، تهیه یک دوربین عکسبرداری ۳۶۰ درجه پانوراما توسط شرکتی ساختمانی است که هر گاه پروژه ای ساختمانی را به اتمام رساند، از چندین نقطه از آن، عکسبرداری ۳۶۰ می کند و سپس این تور مجازی را در صفحه معرفی آن پروژه درج می‌کند.

قانون مشخصی که به همه بخورد وجود ندارد و اگر هدف سئو است، نرخ آپدیت بایسته شما، بستگی به میزان فعالیت رقبا دارد. قطعا شما برای جلو افتادن از رقبا، باید نرخ آپدیتی ولو اندک بالاتر و زود به زودتر از ایشان داشته باشید. اما در تنظیم سطح نرخ آپدیت خود باید این نکات مهم را رعایت کنید :

• نرخ آپدیت را بر اساس توان واقعی خود در تولید محتوا تنظیم کنید : یعنی عددی را مشخص کنید که بتوانید در عمل به آن پایبند باقی بمانید. نرخ را آنقدر بالا نگیرید که پس از چند هفته آپدیت، خسته شوید. 
• نرخ آپدیتی که مشخص کرده اید را در عمل پایدار نگه دارید : یعنی شل کن سفت کن در نیاورید! آهسته و پیوسته حرکت کنید. در آپدیت سایت نرخ هفتگی که برای خود منظور کرده اید را حفظ کنید و اگر خواستید میزان نرخ آپدیت را افزایش دهید، ابتدا مطمئن شوید که می‌توانید همان نرخ را پیش ببرید و کم نیاورید.

گوگل برای هر سایتی یک بودجه کش در نظر می گیرد. روز اول که بات های کش کننده صفحات، سراغ یک سایت تازه تاسیس می آیند تعداد صفحات زیادی از آن را کش نمی کنند. در بازگشت به گوگل می‌گویند ما را دوباره مثلا ۲۵ روز دیگر سراغ این سایت بفرست. ۲۵ روز دیگر اگر دیدند سایت نسبت به نوبت قبل، رشد محتوایی داشته، اینبار تعداد صفحات بیشتری را کش می کنند و در مراجعت از گوگل می خواهند که این بار ۲۰ روز بعد ایشان را سراغ آن سایت بفرستد. اگر افزایش آپدیت سایت همینطور ادامه پیدا کند گوگل هم زود به زود به سایت سر خواهد زد تا مطمئن شود نرخ سرکشی اش به سایت شما، با نرخ آپدیت شما تطبیق شده است.

به همین ترتیب اگر وقتی نوبت بعد، ربات های کش کننده، مطابق با زمانبندی قبلی، به سایت شما سر زدند اما متوجه شدند هیچ آپدیتی در این مدت صورت نپذیرفته، در مراجعت به گوگل می خواهند که نوبت بعدی سرکشی را برای تاریخی دورتر تنظیم کند و این روند هم در صورت ادامه توقف بروزرسانی شما، تا جایی پیش می رود که گوگل دیگر به سایت شما سرکشی نکند. 

اکنون بهتر متوجه می شوید که چرا باید نرخ آپدیت شما روی عددی متناسب با توان شما تنظیم شده باشد و به آن متعهد باشید و سعی کنید سایت تان از آن نرخ مشخص آپدیت عقب نیفتد. هر سایتی باید به عددی متناسب با توان خودش و بر اساس میزان فعالیت رقبایش برسد.

خیر. الگوریتم هوش مصنوعی تشخیص کپی گوگل، باید چنان دقیق باشد که بین چندین نگارش از افراد مختلف از یک موضوع واحد، با کپی ایشان از روی محتوای هم فرق بگذارد. همچنین باید بتواند بین دو یا چند مطلب که بدون کپی از هم، اما ترجمه از یک منبع واحد هستند، با وقتی کسی محتوای ترجمه شده دیگری را کپی کرده و تغییرات می دهد فرق بگذارد. گوگل کار خود را بلد است و اگر نمی توانست بین این موارد فرق بگذارد امروز معتبرترین و سود زا ترین شرکت دنیا نبود. 

اگر یک معلم انشاء، در کلاس درس، از همه بچه‌ها بخواهد در موضوع «تابستان خود را چگونه گذراندید» مطلب بنویسند، طبیعتا این مطالب تا حدود زیادی شبیه به هم در خواهد آمد اما این دلیل تقلب دانش آموزان از روی دست یکدیگر نیست. اما ذهن معلم باهوش، ممکن است در حین خواندن انشاء توسط یکی از دانش آموزان، مشابهت‌هایی بیش از حد و غیرمعمول با دانش آموز دیگر احساس کند که نسبت به کپی برداری وی ، مشکوک شود و استفسار کند. این تشخیص، خط معینی دارد که در ذهن اتفاق می‌افتد. 

گوگل سعی کرده بسیار دقیق همین ساختار را در الگوریتم هوش مصنوعی خود پیاده کند. گرچه شاید نتوان گفت در این کار صد در صد موفق بوده و نتوان ادعا کرد هیچ کسی در دنیا نیست که نتواند از چنگ تشخیص درست این الگوریتم بگریزد، اما به هر حال گوگل در سطح جهانی موفق شده، خیلی عالی، جلوی مفت خوران و تنبلان کپی کننده و به یغما برندگان دسترنج دیگران را بگیرد!

بعید است فرض سوال به واقعیت بپیوندد و گوگل گول بخورد و نتواند محتوای کپی شده را تشخیص دهد. اما گیرم فرض محال این اتفاق افتاد، همچنان جنبه اخلاقی داستان پابرجاست. آیا ما حق موج سواری بر حاصل دسترنج دیگران و کپی کردن محتوایی که کس دیگری زحمت کشیده را داریم؟ انواع جواب هایی که ممکن است بشنویم :

• از کجا معلوم که خود آن سایت که ما محتوایش را برمی‌داریم کپی کننده از سایت دیگری نبوده باشد؟ یعنی اگر معلوم شد کسی از کس دیگری چیزی را دزدی کرده، به ما مجوز می دهد که ما کالای دزدی را از دزد مذکور بدزدیم؟ این منطق شاه دزدهاست!
• وقتی گوگل تشخیص ندهد ما دیگر چرا کاسه داغ تر از آش شویم؟ تصور شده آش گوگل است و ما کاسه، لذا نباید کاسه داغ تر از آش شویم. در حالیکه اصل مردم خواننده وب سایت هستند! کسانی که ما با این روش ها محکوم میکنیم عمر شریفشان را در سرگردانی بین نتایجی در وب فارسی بگذارانند که همه کپی همدیگرند و هیچ یک از نتایج حرفی تازه برای گفتن و محتوایی کامل ارائه نداده است!
• مهم این است که ما در گوگل بالا بیاییم. کاربران که واقعا محتوا را نمی خوانند!  این منطق همه کسانی است که بی کیفیتی می‌کنند. چه کسی گفته مردم محتوا را نمی‌خوانند؟! یعنی ما روی سایت ها مطلب می‌نویسیم برای خوانده نشدن؟! آیا شما الان در حال خواندن این پرسش و پاسخ نیستید؟! وقتی محتوا کامل، بدردبخور، فاخر و پر جاذبه باشد چرا کاربر نخواند؟! 
• نباید اخلاق را با بیزینس قاطی کرد! منطق بیزینس منطق رقابت و برد و باخت است. منطق اخلاق نیست! عجب! با چنین طرز فکر درخشانی چرا محتوای سایت‌های رقیب را کپی می‌کنید، شما که قرار است در به اصطلاح بیزینس شریف خود پایبند به اخلاقیات نباشید، خوب بروید ادمین سایت های رقیب را پیدا کنید و از صفحه روزگار محو کنید که اساسا رقیبی در گوگل باقی نماند!!! در وصف اوج غلط بودن این جملات ناشایست، همین بس که جرات نمی‌کنید طرز تفکر خطرناک خود را به عنوان مانیفست فکری‌تان، در وب سایت‌تان منتشر کنید و در بدو ورود مشتریان‌تان به ایشان شفاف بگویید تعریف بیزینس در نگاه شما چنین چیزی است!!!

در بی اخلاقی بودن کپی کردن محتوا از سایت های رقیب، همین بس که از خود بپرسید آیا شما خودتان، تمایل دارید کس دیگری با محتوایی که شما زحمت کشیده اید و روی استی منتشر کرده اید همین کار را بکند؟!

بدیع‌نویسی توانایی قلم و ذهن یک نویسنده یا ژورنالیست است که بتواند موضوع واحد را بارها و بارها، با بیان های مختلف بازنویسی کند طوری که هیچ کدام کپی دیگری نباشد. لطفا همین تعریف بدیع‌نویسی را در حالات زیر ببینید که چطور بدیع‌نویسی شده است :

• بدیع نویسی هنر بازنویسی تازه از متنی کهنه است. اگر شما به عنوان یک نویسنده این هنر را داشته باشید یا در خود پرورده باشید که بتوانید مطلبی واحد را، چندین بار بنویسید طوری که هیچ دو نوشته ای کپی هم نباشد، این هنر را بدیع نویسی گویند.
• آیا تا کنون توانسته ای بنا به دلیلی متنی واحد را چند بار، طوری با قلم متفاوت بنویسی که کسی نتواند بفهمد همه این متن ها که موضوع یکسانی دارند ساخته و پرداخته ذهن یک نفرند؟ اگر توانسته ای تو یک بدیع نویس هستی!
• در کنار بداهه نویسی، صحیح نویسی و فاخر نویسی یک نویسنده، یکی از مهارت های لازم برای تولید کنندگان محتوا خصوصا به هدف سئو، بدیع نویسی است. یعنی توان از نو نوشتن مطلب با حفظ محوریت موضوعی اما با قلمی متفاوت که کپی نسخه قبل نباشد.

بدیع نویسی هیچ اشکالی ندارد و از دید گوگل کپی کاری تشخیص داده نمی شود و گویی واقعا چندین نفر، با قلم متفاوت، موضوع واحد را پوشش محتوایی داده اند. اما کپی محتوا، از دید گوگل مضموم و ناپسند و ممنوع و مستحق جریمه و تنبیه است. اگر بپرسید دقیقا فرق کپی کاری با بدیع نویسی چیست توجه شما را به این دو حالت جلب می‌کنیم :

• اگر شما ابتدا وقت گذاشتی و چندین مطلب را خواندی، صرفا کلماتی را یادداشت برداشتی و بیشتر سعی کردی ذهن شما از موضوع سر در بیاورد، سپس منابع اولیه را کنار گذاشتی و مستقلا با قلم و بیان خود، فهم و برداشت خود از موضوع را به نوشتار کشیدی، بدیع نویسی کرده ای…
• اما اگر وقتی مطالب را از سایت های دیگر می خوانی، آنها را در یک فایل واحد کپی پیست کردی و سپس سعی کردی مطالب را مخلوط کنی و تغییراتی در کلمات و واژه‌ها بدهی، کپی کاری کرده‌ای…

سناریوهای بسیاری پیش می‌آید که هنر بدیع‌نویسی را در تولید محتوا، خصوصا به هدف گوگل، لازم می‌کند

این ها سه اصطلاح خود ساخته داده‌ورزان، برای توصیف حجم محتوا و رسیدن به تعریفی واحد بین ما و مشتری در سنجش طول مطالب است :

• مگاکانتنت: محتوایی با طول ۱۵۰۰ کلمه را مگاکانتنت می‌گوییم. تجربه ما نشان داده حداقل ۱۵۰۰ کلمه، می‌تواند در اکثر رقابت‌های سئو، رتبه ای پایدار برای شما رقم بزند و در جایی که شما چندان رقیب قدرتمندی در سئو ندارید، رتبه اول را نصیب شما کند. 
• گیگاکانتنت: محتوایی با طول ۳۰۰۰ کلمه را گیگاکانتنت می‌گوییم. تجربه ما نشان داده حداقل ۳۰۰۰ کلمه، می‌تواند در رقابت‌های فشرده سئو، که رقبایی خوب و قابل در میدان هستند، شانس اخذ جایگاه نخست را به شما بدهد. 
• تراکانتنت: محتوایی با طول ۴۵۰۰ کلمه را تراکانتنت می‌گوییم. تجربه ما نشان داده محتوای ۴۵۰۰ کلمه‌ای، می‌تواند یک برج محتوایی باشد که ولو رقبای بسیار سرسخت و قوی در میدان سئو باشند، بتواند آنها را پشت سر بگذارد. در موارد نادری به این تشخیص می‌رسیم که به مشتری توصیه کنیم از محتوای تراکانتنت استفاده کند.

ممکن است به مرور زمان، با پیچیده شدن رقابت‌های کلی سئو در همه عرصه‌ها، تعریف داده‌ورزان از واژگان یاد شده تغییر پیدا کند و مثلا مگاکانتنت بشود محتوایی ۲۰۰۰ کلمه‌ای، گیگاکانتنت ۴۰۰۰ کلمه‌ای و تراکانتنت ۶۰۰۰ کلمه‌ای.

بله! چه سوال مجربی! در مواردی گرچه نادر اما این رخداد پیش می‌آید که ما برای موفقیت سئویی در کلیدواژه مشخصی، به مشتری محتوای گیگاکانتنت یا تراکانتنت را پیشنهاد داده‌ایم و او هم قبول کرده و پرداخت نموده است، اما در عمل وقتی همکاران واحد تولید محتوای ما دست اندر کار پروردن محتوا می‌شوند، نتوانند آن را بیش از مگاکانتنت بپرورند! یعنی کشش مطلب اقتضای پروردن تفصیلی تر را نداشته باشد مگر اینکه بخواهیم به قصه سرایی و اطاله کلام بیفتیم که ما صحیح نمی دانیم. 

در چنین مواردی جای نگرانی نیست. زیرا اگر ما نتوانیم محتوا را بیشتر بپروریم قطعا هیچ رقیب دیگری هم نخواهد توانست محتوا را کاملتر بپرورد و معلوم خواهد شد ارزیابی اولیه که این کلیدواژه گیگاکانتنت می‌خواهد درست نبوده و مگاکانتنت برای آن بس است. طبعا در این حالت اضافه مبلغ اخذ شده از مشتری یا به او عودت داده خواهد شد و یا به حساب مبلغ موعد ماه آینده او گذاشته خواهد شد. 

شما بگویید چطور می‌خواهید مطمئن شوید؟ حقیقت این است که هیچ راهی برای کسب اطمینان شما وجود ندارد، به جز اینکه بدانید شرکتی پاکدست، راستگو، اخلاق‌مدار و درستکار را برای تولید محتوا برگزیده‌اید. شرکتی که اهل تمایز گذاشتن پول سفید و پول سیاه باشد و خداوند را ناظر بر کار خود بداند و از تلاش برای خدمت به مردم گریزان نباشد.

از آنجا که ما ارائه سرویس تولید محتوا را تنها به مشتریان شرکت داده‌ورزان که قبلا طراحی وب خود را به ما سپرده‌اند محدود کرده‌ایم، لذا خوشبختانه می‌توان مطمئن بود که شما قبلا یکبار فرایندها و سرویس‌دهی ما را دیده‌اید و لذا راحت‌تر از یک مشتری تازه‌وارد می‌توانید مطمئن شوید که داده‌ورزان، هیچ‌گاه دست به چنین کار زشت و ناپسندی نمی‌آلاید!

این موضوع بسیار محتمل است و یادتان هست که داده‌ورزان، در کلیدواژه «طراحی سایت عرصه فلان» که رسته کاری شماست در صدر نتایج گوگل پیدا می شود و همانطور که شما از همین طریق با ما آشنا شدید، دیگر هم صنفی های شما هم با ما آشنا خواهند شد. البته لزوما همه کسانی که طراحی سایت خود را به ما می‌سپرند مشتری خدمات سئو و تولید محتوای ما نمی‌شوند اما به هر حال دیر یا زود اتفاق مورد سوال شما رخ خواهد داد.

قطعا انتظار ندارید که ما به این خاطر که سئوی شما را پذیرفته‌ایم سئوی مشتری بعدی هم عرصه را رد کنیم و نپذیریم! شما هم حق چنین تقاضایی از ما را ندارید و حتی اگر بابت چنین تعهدی حاضر به پرداخت مبلغ کلانی هم شوید، ما خود را ملزم به دادن چنین تعهدی نمی‌بینیم! آنچه غیراخلاقی است و ما به آن سخت پایبندیم که هرگز مرتکب نشویم استفاده از همان محتوایی برای دیگری است که به هزینه شما تولید شده است. اما اینکه با تولید محتوایی مجدد و از نو، رقیب را هم سئو کنیم، هیچ غیراخلاقی نیست.

در عمل عین پروسه‌ای که برای شما اتفاق می‌افتد، رقیب هم نیازسنجی سئو می‌شود. ممکن است او در تحقیقات کلیدواژه‌ای ترکیبی متفاوت از کلمات کلیدی را پسند کند و ممکن است در توافقنامه سئو با نرخ ماهیانه متفاوتی تولید محتوا را از ما بگیرد. طبعا اگر جایی که شما برای کلمه‌ای کلیدی، محتوای ۱۵۰۰ کلمه‌ای خریداری کرده‌‌اید و کار شده است، او محتوای ۳۰۰۰ کلمه‌ای و یا ۴۵۰۰ کلمه‌ای بگیرد، بالاتر از شما ظاهر خواهد شد. اما شما را از نتایج بیرون نخواهد انداخت و نهایتا رتبه ۱ را که در اختیار شما بوده تصاحب خواهد کرد و شما را به رتبه ۲ تنزل خواهد داد. طبیعتا این راه برای شما هم باز است که باز به ما مراجعه کنید و محتوایی کاملتر از او را تقاضا کنید تا رتبه خود را باز پس بگیرید!

ما فرض را بر این گذاشته‌ایم که مشتری با برون‌سپاری تولید محتوای خود به وردینو، قصد داشته درگیر این مسائل نشود. بارها در همین صفحه یادآور شده‌ایم که اگر یک مشتری خودش توان تولید محتوا دارد و در خود و یا مجموعه خود این استعداد را می‌بیند قطعا تولید محتوای درون تشکیلاتی کیفی تر از نتیجه ای خواهد بود که شما از برون سپاری تولید محتوا بدست می آورید. لذا به این تعبیر اگر مشتری که تولید محتوای خود را به ما برون سپاری کرده بعد از مدتی با دیدن صفحات تولید محتوا شده توسط همکاران ما، احساس کرد فوت و فن کار ما را یاد گرفته و خودش می تواند ادامه دهد ما از این مساله استقبال می کنیم.

اما این به معنای رسالت ما در وقت گذاشتن آموزش دهی تولید محتوا یا نکات کپی رایتینگ یا قواعد سئو نویسی به مشتری نیست و ما نه فرصت این کار را داریم و نه چنین وظیفه‌ای که در تشکیل و تقویت و آموزش و استقرار نفر یا تیم تولید محتوای داخلی مشتری ایفای نقش کنیم.